امروزه این مدل از زندگی کردن که دست آورد مدرنیته است در جامعه بیشتر گسترش پیدا کرده است. یکی از مهمترین دلایل گرایش جوانان به این سبک زندگی، افزایش سن ازدواج است. جوانی که نمیتواند ازدواج کند و میل به استقلالطلبی خود را ارضا کند، آن را در فضای خانههای مجردی جستوجو میکند.
البته با افزایش سن ازدواج پدیدهای دیگر به وجود میآید و آن تفاوت نسلها و اختلاف علائق و گرایشها بین فرزندان و والدین است. در این شرایط جوان برای فرار از تعارضها و اصطکاکها به سمت خانههای مجردی میرود.
در ابتدا زندگی مجردی در بین مردها بیشتر رواج داشت ولی امروزه در بین زنان نیز این سبک زندگی به چشم میخورد که البته استقلال مالی زنان با ورود به جامعه کار و بالا رفتن سن ازدواج و گرایش زیاد آنها به ادامه تحصیل، ابزارهای تقویت کننده این امر به حساب میآید. البته کسی با ادامه تحصیل خانمها مخالف نیست، ولی میشود با بومی کردن دانشگاهها حداقل جلوی مهاجرت تحصیلی خانمها را گرفت که آن هم به دلیل آسیبپذیری بیشتر خانمهاست.
این در شرایطی است که زندگی مجردی به خاطر اختیار و آزادی تام داشتن جوانان و دور از چشم والدین بودن گرایش به اعتیاد، رفتارهای پرخطر جنسی و ناهنجاریهای اجتماعی را افزایش میدهد. به دلیل گذار از جامعه سنتی به سمت جامعه مدرن اینگونه پدیدهها ظهور میکند. در چنین شرایطی مسئولان باید هوشیار باشند و مسائل مالی و معیشتی خانواده ها را بیشتر جدی بگیرند که مبادا خانوادهای به دلیل مسائل مالی از این گونه رفتارها و تصمیمات جوانانشان استقبال کنند و تبدیل به یک رفتار پذیرفته شده اجتماعی شود. همانند جوامع غرب که خارج شدن فرزندانشان را از خانواده بعد از سن ۱۸ سالگی براحتی میپذیرند. شاید در حال حاضر این بحران چندان به چشم نیاید ولی باید از همین امروز برای آن چارهای اندیشید.
نظر شما